| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
مسوولان مصاحبه بر چه اساسی شما را ارزیابی میکنند؟
مصاحبه مثل شرطبندی، غیرقابل پیشبینی است. بعضی از کارفرمایان در جذب نیرو بیشتر مهارت دارند. اما بسیاری از مسوولان مصاحبه، نه آموزش دیدهاند و نه تجربه دارند. فقط هر چیزی به ذهنشان میرسد، فی البداهه میگویند.
بعضیها فکر میکنند با پرسیدن سوالاتی که هیچ ربطی به عملکرد کارجو ندارد، به اعماق ذهنش نفوذ میکنند، مثلا «اگر درخت بودی، دوست داشتی چه درختی باشی؟»
حتی یکی را میشناختم که میگفت قبل از مصاحبه به کارجو شربت تعارف میکند و بر اساس اینکه کارجو شربت را قبول کند یا نکند، او را ارزیابی میکند. اگر گذرت به یکی از این آدمها بیفتد، بهعنوان یک کارجو، کار خاصی از دستت بر نمیآید.
اما چند روش وجود دارد که افراد ماهر و خبره به کار میبرند تا بفهمند کارجو واقعا چطور آدمی است و آیا میخواهند استخدامش کنند یا نه (البته منظورم معیارهای واضحی مثل سابقه کار و رفتار حرفهای نیست که همیشه و همه جا مورد استفاده هستند). این روشها از این قرارند:
1- رزومهات درباره تو چه میگوید؟
مسوولان مصاحبه کاملا به رزومه تو استناد میکنند و هرچه درباره خودت در آن نوشته باشی، باور میکنند، مگر اینکه خودت خلاف آن را ثابت کنی. آنها فرض را بر این میگذارند که تو همان چیزی هستی که در رزومه نوشتهای.
2- چطور به سوال «از زمانی بگو که...» جواب میدهی؟
یکی از سوالات موردعلاقه مسوولان مصاحبه با این عبارت شروع میشود: «از زمانی بگو که...» (مثلا از زمانی بگو که یک درگیری با مشتری را رفع کردی یا مرتکب خطایی شدی). آنها اعتقاد دارند که رفتار تو در گذشته، نشاندهنده رفتار تو در آینده است.
صحبت کردن درباره چیزی که با آن آشنا هستی (مثل یک پروژه که قبلا انجام دادهای) کمک میکند تا مسوول مصاحبه با نحوه عملکرد مغز تو آشنا شود. یک موقعیت فرضی نمیتواند او را به این شناخت برساند.
3- چطور ارتباط برقرار میکنی؟
آیا به سوالات بهطور شفاف و مستقیم پاسخ میدهی؟ آیا افکارت طبقهبندی شدهاند؟ وقتی جواب یک سوال را نمیدانی، آیا راستش را میگویی یا الکی از خودت تعریف میکنی؟ آیا در پاسخ به یک سوال ابتدایی که جوابش باید مختصر و مفید باشد، ده دقیقه داستانسرایی میکنی؟ آیا به نشانههای رفتاری مسوول مصاحبه دقت میکنی؟ (مثلا وقتی سعی میکند به تو بفهماند که سخن را کوتاه کنی).
حتی اگر شغل مربوطه به مهارتهای ارتباطی نیاز نداشته باشد، مدیر آیندهات دوست دارد کسی را استخدام کند که بتواند راحت با او حرف بزند.
4- چطور درباره چالشها حرف میزنی؟
وقتی از چالشهای شغلهای سابقت حرف میزنی، هیجانزده، امیدوار به حل مشکل و مشتاق به پیشرفت بهنظر میرسی یا طوری حرف میزنی که انگار به حداقلها قانعی؟ مسوولان مصاحبه همیشه به دنبال کارجویی هستند که هنگام صحبت درباره حل چالشها، ذوق میکند، بهخصوص اگر سابقه انجام پروژههای سخت را داشته باشد.
5- مسائل جزئی را چطور مدیریت میکنی؟
کارجویان معمولا تصور میکنند که در فرآیند جذب نیرو، فقط برخوردهای «رسمی» مهمند (مثل مصاحبه) و به سایر برخوردها اهمیت نمیدهند. مثلا آنها با مسوول مصاحبه کاملا «شسته رُفته» و حرفهای رفتار میکنند اما مثلا به منشی بیاحترامی میکنند، یا جواب ایمیلها را یکی در میان میدهند. یک مدیر استخدام حرفهای، تمام رفتارهای تو را زیر نظر دارد، نه فقط در اتاق مصاحبه، بلکه در همه موقعیتها.
6- چقدر مشتاق به نظر میرسی؟
مسوولان مصاحبه دوست دارند کسی را انتخاب کنند که واقعا نسبت به آن کار اشتیاق داشته باشد یا حداقل، علاقهمند بهنظر برسد. اگر رقیب تو، به اندازه تو صلاحیت داشته باشد اما مشتاقتر بهنظر برسد (مثلا طوری رفتار کنی که انگار بیتفاوتی)، این به نفع تو نیست.
7- مدیران و همکاران سابقت دربارهات چه میگویند؟
یک مسوول مصاحبه خوب، سراغ کسانی که قبلا با تو کار کردهاند، میرود و از آنها سوالاتی میپرسد تا بفهمد تجربه کار کردن با تو چه شکلی است، چه در موقعیتهایی که عملکردت خوب بوده و چه در شرایطی که نیاز به حمایت داشتهای.
البته هیچکدام از این روشها قطعی نیستند و مدیران استخدام، بارها دچار اشتباه میشوند. آنها هم به اندازه کارجو، احتمال خطا دارند که این گیجکننده است، اما وقتی بدانی که مسوول مصاحبه هم ممکن است مرتکب خطا شود، خیالت راحت میشود که اگر استخدام نشدی، بیش از حد خودت را زیر سوال نبری.
نویسنده: Alison Green
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
۱۰ روش جذب نیرو که کارجویان را فراری میدهد !
همه سازمانها استراتژیهایی برای جلب مشارکت مشتری دارند. اما اغلب سازمانها هیچ استراتژیای در رابطه با تجربه متقاضی ندارند.
چرا فرآیندهای جذب نیرو تا این حد فاجعهاند؟ چون ما هنوز هم ذهنیت قدیمی خودمان را داریم. هنوز هم فکر میکنیم قدرت دست کارفرماست و کارمند، مثل قطعهای است که میتواند عوض شود. متقاضیان کار حتی از کارکنان نیز کم اهمیت ترند.
بسیاری از کارفرمایان با متقاضیان بدرفتاری میکنند. در هر مرحله از فرآیند استخدام با متقاضی از موضع بالا رفتار میکنند: از آگهی استخدام گرفته تا نحوه اجرای مصاحبه. اما چرا کارجویان به این رویه اعتراض نمیکنند؟ چون به این بدرفتاریها عادت دارند. چون هیچ رفتار دیگری را تجربه نکردهاند. آنها نمیدانند که در این موازنه، قدرت بیشتری دارند. تنها چیزی که همیشه شنیدهاند این است: «همین که شغل پیدا کنی یعنی خیلی خوش شانسی!»
کارفرمایان باهوش میدانند چطور با متقاضیان کار رفتار کنند: مثل طلا.
بیرون از دیوارهای سازمان، یک جامعه یکدست وجود دارد، متشکل از همه کسانی که سازمان شما را میشناسند. کسانی که برای کار به شما رجوع میکنند، محصولات شما را نیز میخرند و تبلیغ میکنند. و اگر با کارجویان بدرفتاری کنید، ممکن است از شما و محصولاتتان بدگویی کنند.
باید با کارجویان همانقدر محترمانه و با فروتنی برخورد کنید که با مشتریان خود رفتار می کنید.
روشهای نادرست جذب نیرو:
1- آگهی استخدامی که به زبان خشک و رسمی نوشته شده. بعضی از آگهیها متقاضی را سوم شخص خطاب میکنند: «فرد منتخب این موارد را در اختیار خواهد داشت.» چرا به مخاطبان خود این را القا میکنید که انتخابشان نخواهید کرد؟
2- آگهیهایی که محدوده حقوق را تعیین نمیکنند. شما با این کار دارید وقت متقاضی و خودتان را تلف میکنید و تلویحا این پیغام را میدهید: «ما محدوده حقوقی در نظر داریم اما نمیخواهیم به شما بگوییم به این امید که رقم پیشنهادی شما کمتر باشد.»
3- سیستمهای ردیابی کمسرعت که جویندگان کار را وادار میکنند دهها فرم اینترنتی پر کنند. در اینجا نیز شما دارید یک پیغام واضح به متقاضی میفرستید: «شما یکی از دهها نفری هستید که به این شغل علاقهمند است. برای ما مهم نیست چه کار کنی. میتوانی فرم پر کنی یا بروی پی کارت.»
4- ایمیلهای اتوماتیکی که به متقاضی میگویند: «اطلاعات شما دریافت شد» اما هیچ اطلاعات مفیدی به متقاضی نمیدهند. پیامی که به متقاضی منتقل میشود: «شاید روزی به شما خبر بدهیم شاید هم نه. ولی خیلی هم امیدوار نباش.»
5- تستهای قبل از استخدام که به متقاضی اعلام میکند: «ما بیشتر به دنبال حذف گزینهها هستیم تا تعامل با افراد باهوش و بااستعدادی که برای این شغل مناسبند.»
6- مصاحبههایی که شامل سوالهای کلیشهای هستند و مسوول مصاحبهای که هیچ اطلاعاتی درباره شغل مربوطه ندارد و هنوز رزومه متقاضی را ندیده است.
7- درخواست از متقاضی مبنی بر افشای حقوق سابقش، بهعنوان یکی از شروط استخدام. یک مسوول استخدام باتجربه، به راحتی میتواند با نگاهی به رزومه فرد و صحبت با او، ارزش بازار او را تخمین بزند.
8- قطع ارتباط کامل با متقاضی، به محض اینکه فهمیدید قصد استخدامش را ندارید. آیا سه دقیقه وقت ندارید که یک «نامه تشکر» محترمانه به تک تک متقاضیانی که رد شدهاند بفرستید؟
9- درخواست از متقاضی برای اینکه قبل از استخدام، مجانی برایتان کار کند.
فرآیند استخدام یعنی غربال متقاضیان با هدف پیدا کردن یک گزینه بیعیب و نقص. این تفکر اشتباه است. فرآیند جذب نیرو یعنی گشتن به دنبال کارمندی که برای حل مشکل سازمان، راهحل دارد؛ نیازهای سازمان را میشناسد و برای حل مشکل، شایستگی و هیجان دارد.
بدرفتاری با متقاضیان در هیچ یک از مراحل استخدام، نه ضروری است، نه عاقلانه. وقت آن رسیده که فرآیند جذب نیرو را انسانگونه انجام دهیم و برند خود را بهعنوان کارفرما ارتقا دهیم.
نویسنده: Liz Ryan
منبع: Forbes
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید